بهترین فیلمهای تاریخ سینما – فهرست 40 فیلم برتر به همراه خلاصه داستان – قسمت دوم
چند روز پیش قسمت اول منتخب بهترین فیلمهای تاریخ سینما را با هم خواندیم. در اینجا به قسمت دوم این فهرست توجه کنید. در آینده نزدیک 3 قسمت دیگر این سری از پستها را هم میتوانید بخوانید. پس باز تاکید میکنم که اگر نام فیلم مورد نظر خودتان را در این دو فهرست ندیدهاید، احتمال دارد در 3 قسمت بعدی بتوانید ببینید.
مشاهده قسمت اول نوشته بهترین فیلم های تاریخ سینما
مشاهده قسمت سوم نوشته بهترین فیلم های تاریخ سینما
مشاهده قسمت چهارم نوشته بهترین فیلم های تاریخ سینما
41- فیلم بیل را بکش: جلد یک – KILL BILL: VOL. 1
سال تولید: ۲۰۰۳
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
هنرپیشگان: اوما تورمن، لوسی لیو، ویوکا ا. فاکس، داریل هانا، دیوید کارادین، مایکل مدسن، جولی دریفوس، سونی چیبا و چیاکی کورییاما
عروس (تورمن) یکی از اعضاء یک گروه آدمکش پنج نفره است. وقتی عروس تصمیم میگیرد حرفهٔ آدمکشی را کنار بگذارد و ازدواج کند، این حرکت به مذاق رئیس او، بیل (کارادین) خوش نمیآید. از اینرو، همکاران سابق عروس (لیو، فاکس، هانا و مدسن) را به کلیسای محل برگزاری مراسم عروسیاش میفرستد و آنان نیز قتلعامی به راه میاندازند. عروس که گلولهای به سرش اصابت کرده، به طرز معجزهآسائی از این سوءقصد جان سال بهدر میبرد و چهار سال بعد از اغما بیرون میآید و به جاده میزند تا از صاحبکار سابق و چهار آدمکش او انتقام بگیرد…
42- فیلم بیل را بکش: جلد دو – KILL BILL: VOL. 2
سال تولید: ۲۰۰۴
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
هنرپیشگان: اوما تورمن، دیوید کارادین، لوسی لیو، ویوکا فاکس، چیا هوئی لیو، مایکل داریل هانا، مایکل پارکس و بو سِونسن
پس از معدوم کردن دو تن از چهار آدمکش بیل (کارادین) در قسمت اول، عروس (تورمن) ابتدا در اپیزودی پانزده دقیقهای حوادث مرگبار روز عروسیاش را به یاد میآورد. سپس به سراغ باد (مدسن) برادر کوچکتر بیل میرود که در کاروانی نزدیک بارستوی کالیفرنیا زندگی میکند. اما باد موفق میشود به عروسِ شمشیرزن رودست بزند و با زنده به گور کردنش سرنوشتی بدتر از مرگ را بر او تحمیل کند. در حالیکه صدای ریختن کوپههای خاک بر تابوت به گوش میرسد، در یک رجعت به گذشته، بیل̎، دستپروردهٔ جوان خود را در جائی پیاده میکند تا نزد پای مئی (چیا هوئی لیو) استاد چینی ورزشهای رزمی آموزش ببیند. عروس به کمک درسهائی که از پای مئی گرفته، موفق میشود از گور فرار کند و به سراغ دشمن دیگرش، ال درایور (هانا) زن یکچشمی که در قسمت اول بهطور گذرا دیدهایم، میرود. ال نیز که قبلاً نزد پای مئی تعلیم دیده، دشمنی سرسخت به نظر میرسد و قدرت ضرباتش در یک درگیری تنگاتنگ به محک گذاشته میشود. در پایان تنها کاری که برای عروس باقی میماند، پیدا کردن خودِ بیل است. عروس برای یافتن بیل از مردی مکزیکی پاراکس کمک میگیرد و سرانجام بیل را مییابد و در یک رودرروئی مرگبار او را میکشد.
43- فیلم پل رودخانه کوای – The Bridge On The River Kwai
سال تولید: ۱۹۵۷
کارگردان: دیوید لین
هنرپیشگان: ویلیام هولدن، الک گینس، جک هاوکینز، سسوئه هایاکاوا، جیمز دانلد، جفری هورن، آندره مورل، پیتر ویلیامز، جان باکسر و پرسی هربرت.
جنگ جهانی دوم، آسیای جنوب شرقی، اردوگاه اسرای متفقین. فرمانده ژاپنی اردوگاه (هایاکاوا) برای ساختن پلی بر رودخانه کوای (برای عبور قطارهائی که برای نیروهای ژاپنی اهمیت حیاتی دارند) به سر کرده انگلیسی اسرا (گینس) متوسل میشود. او نیز بهدلیل پایبندی فوقالعادهاش به انضباط نظامی، میپذیرد و کارش را به بهترین وجه انجام میدهد. یکی از اسرای آمریکائی اردوگاه (هولدن) میگریزد و به همراه نیروهای انگلیسی برای انهدام پل باز میگردد. در رویاروئی پایانی، فرمانده انگلیسی پیش از مرگ، به دست خود پل را منفجر میکند.
44- فیلم تیغ رو – Blade Runner
سال تولید: ۱۹۸۲
کارگردان: ریدلی اسکات
هنرپیشگان: هریسن فورد، روتگر هوئر، شان یانگ، ادوارد جیمز اولموس، م. امت والش، داریل هانا، ویلیام سندرسن، بریون جیمز، جو تورکل، جوآنا کاسیدی و جیمز هونگ.
لس آنجلس، سال 2019. «ریک دکارد» (فورد)، از اعضای سابق یک واحد ویژه پلیس (معروف به تیغروها) که اجازه کشتن دارند، با اصرار و اجبار «سروان برایانت» (والش) میپذیرد تا گروهی از روباتها را بیابد و از بین ببرد. این گروه متشکل از شش روبات است که با ظاهر انسانی، با یک سفینه فضائی به زمین آمدهاند. هدف، آنها نامعلوم است، اما طوری برنامهریزی شدهاند که پس از چهل سال خودبهخود نابود میشوند. «ریک» هنگام بازدید از کمپانی تایرل (که تولیدکننده روباتهاست) متوجه میشود که «دکتر تایرل» (تورکل)، دخترش، «ریچل» (یانگ) را برای انجام آزمایشها در نظر گرفته و از او یک «بدل» ویژه ساخته است. «ریک» با کشتن یکی از روباتها (کاسیدی) مورد حمله دومی (جیمز) قرار میگیرد و وقتی «ریچل» او را نجات میدهد، به نتایج تازهای میرسد. حالا از روباتها فقط «روی» (هوئر) و «پریس» (هانا) باقی ماندهاند…
45- فیلم پیدا کردن نیمو – FINDING NEMO
سال تولید: ۲۰۰۳
کارگردان: اندرو استنتن و لی آنکریج
صدا: آلبرت بروکس، الن دجنرز، الکساندر گولد، ویلم دافو، براد کارت، آلیسن جانی، آستین پندلتن، استیون روت بَری هامفریز و جفری راش
مارلین (بروکس) دلقکماهیِ قدری کجخیالی است که بیاندازه به پسر جوانش، نیمو (گولد) علاقه دارد (مادر نیمو و سایر خواهرها و برادرهایش را مدتی قبل، کوسهای گرسنه بلعیده است). در طبیعتِ مارلین نیست که به کشف آبهای ناآشنا بپردازد؛ ولی وقتی در اولین روز مدرسه، او و نیمو بهطور اتفاقی نزدیک صخرهٔ آبی بزرگ از هم جدا میافتند، مارلین به راه میافتد تا پسرش را پیدا کند. اما آنچه مارلین نمیداند این است که وقتی نیمو در حال تماشای قایقی روی آب بوده، در تور ماهیگیرها به تله افتاده و از آکواریوم یک دندانپزشک سردرآورده است. در حالیکه مارلین دنبال پسرش میگردد، با ماهی دیگری به نام دوری (دجنرز)، موجودی حواسپرت و پُرحرف، کوسهٔ بزرگ سفیدی به نام بروس (هامفریز) ـ که سعی دارد ماهی خوردن را ترک کند ـ یک لاکپشت آبی بزرگ به نام کراش (استنتن) و نایجل (راش)، پلیکانی که در جستوجوهای مارلین از دریا به خشکی، کمکش میکند، آشنا میشود.
46- فیلم توتفرنگیهای وحشی – Wild Strawberries
سال تولید: ۱۹۵۷
کارگردان: اینگمار برگمان.
هنرپیشگان: ویکتور شوستروم، بیبی آندرسون، اینگرید تولین گونار بیورنستراند و فولکه سوند کوئیست.
پروفسور بورگ (شوستروم) همراه عروسش، ماریانه (تولین) که در زندگی زناشوئی با همسرش (بیورنستراند) مشکل دارد، برای دریافت دکترای اقتصاد (در پنجاهمین سالگرد فارغالتحصیلیاش از دانشگاه) به لوند میرود. در راه، ابتدا زوجی را که با یکدیگر مشاجره دارند و سپس سه جوان، سارا (آندرسون) و دو پسر، را سوار میکنند. در طول سفر بورگ دچار کابوس میشود و خاطرات خوش و ناخوش گذشته جلوی روی او جان میگیرند. (سارا دیگری است که در کودکی دوست میداشته است). پس از مراسم در لوند، بهنظر میرسد سارا و دوستانش واقعاً بورگ را دوست دارند. او حالا آرام به خواب میرود…
47- فیلم نمایش ترومن – The Truman show
سال تولید: ۱۹۹۸
کارگردان: پیتر ویر
هنرپیشگان: جیم کاری، لارا لینی، اد هریس، نوآ امریک، ناتاشا مکلهون، هالند تیلر، برایان دیلیت و بلر اسلیتر
ترومن بربنک (کاری)، مردی معمولی است که در شهری معمولی زندگی میکند. او در یک شرکت بیمه، کارمندی معمولی است، زندگی معمولی، زنی معمولی، همسایهای معمولی و دوستی معمولی که هر از گاه با یک بستهٔ ششتائی نوشابه سراغش میآید. اما ترومن از زندگیاش راضی نیست. میخواهد دنیا را ببیند؛ دلش میخواهد این شهر دور افتادهٔ کنار ساحل کارت پستالی و خوشگل و تر و تمیز و روشن را ترک کند. ترومن̎، در واقع، یک بچهٔ ناخواسته است. پدر̎ش، کریستوفر (هریس)، یک تهیه کنندهٔ تلویزیونی است که او هرگز ملاقاتش نکرده، و هم او است که نمایش ترومن را خلق کرده، محبوبترین نمایش تلویزیونی دنیا، برنامهای که از طریق آن زندگی را بهصورت زنده به تماشاگر عرضه میکند. و بدین ترتیب تمامی کسانی که پیرامون ترومن بیچاره را گرفتهاند، بازیگرانیاند با هدفون کوچکی در گوششان. یک روز ترومن تصادفاً وارد قسمت پشت صحنه میشود و به همه چیز شک میبرد. حالا نقشهٔ او این است: بیسروصدا آنجا را ترک کند….
48- فیلم بر باد رفته – Gone With The Wind
سال تولید: ۱۹۳۹
کارگردان: ویکتور فلمینگ، جرج کیوکر، ساموود، ویلیام کامرون منزیس و سیدنی فرانکلین.
هنرپیشگان: کلارک گیبل، ویوین لی، هتی مکدانیل، توماس میچل، لزلی هوارد، آلیویا د هاویلند، اورت براون و باربارا اونیل.
اسکارت اوهارا (لی)، دختری نازپرورده، دلباخته هوارد است. اما اشلی با دختر عمویش، ملانی (د هاویلند) ازدواج میکند و اسکارلت از سر لجبازی به ازدواج برادر ملانی درمیآید. در همین بین جنگ داخلی زبانه میکشد پس از پایان جنگ، اسکارلت با رت باتلر (گیبل)، مردی نه چندان خوشنام، ازدواج میکند که او نیز پس از کشته شدن دخترشان و بعد هم مرگ ملانی، او را ترک میکند…
49- فیلم پارک ژوراسیک – JURASSIC PARK
سال تولید: ۱۹۹۳
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
هنرپیشگان: سام نیل، لارا درن، جف گلدبلوم، ریچارد آتنبارو، باب پک، مارتین فررو، ب. د. وونگ، ساموئل ل. جکسن، جری مولدن و وین نایت
دکتر جان هاموند (آتن بارو)، صاحب ثروتمند و بانفوذ پارک ژوراسیک ـ جزیرهای در سواحل کوستاریکا، که در آن به کمک مهندسی ژنتیک، انواع دیناسورها دوباره حیات یافتهاند ـ گروهی از دانشمندان، دکتر آلن گرانت (نیل)، دکتر الی ستلر (درن) و ایان مالکوم (گلدبلوم) را برای بازدید از پارکش دعوت میکند. توفانی در میگیرد و دنیس ندری (نایت) ـ طراح و مجری سیستم کامپیوتری پارک ـ سیستمهای امنیتی را از کار میاندازد تا چند جنین دایناسور را بدزدد. همهچیز به هم میریزد، دایناسورها حمله میکنند، عدهای کشته میشوند و در پایان، بازماندگان از جزیره میگریزند.
50- فیلم موجود – The Thing
سال تولید: ۱۹۸۲
کارگردان: جان کارپنتر
هنرپیشگان: کورت راسل، ا. ویلفرد بریملی، ت. ک. کارتر، دیوید کلنن، کیت دیوید، ریچارد دایسارت و چارلز هالاهان.
سگی که توسط هلیکوپتری تعقیب میشود، وارد یک ایستگاه تحقیقاتی قطبی میشود و سرنشینان هلیکوپتر نیز کشته میشوند. سگ را کنار سگهای دیگر ایستگاه قرار میدهند. همان شب، بدن سگ متلاشی میشود و به هیولائی هولناک بدل میشود. هیولا را میکشند، اما کمی بعد همین اتفاق برای یکی از کارکنان ایستگاه تکرار میشود و بعد، این فاجعه مثل یک بیماری مسری تکتک افراد را مبتلا میکند…
51- فیلم حس ششم – THE SIXTH SENSE
سال تولید: ۱۹۹۹
کارگردان: م. نایت شامالان
هنرپیشگان: بروس ویلیس، هیلی جوئل آزمنت، تونی کالت، آلیویا ویلیامز، میشا بارتن، دانی والبرگ و پیتر آنتونی تامباکیس
دکتر مالکوم کرو (ویلیس)، روانشناس کودکان، بیماری را پذیرفته است که مشکل او خارج از حیطهٔ تجربه و تخصص چندسالهاش است. این بیمار شش ساله، کول سیر (آزمنت) نام دارد و ادعا میکند ارواح مردگان را که همه جا او را احاطه کردهاند، میبیند. ظاهراً کولش از نیروئی روانی برخوردار است و میتواند با ارواح ارتباط برقرار کند، اما کنترل چندانی بر نیروی خود ندارد و از آنچه میبیند دائماً در هراس و وحشت است. کول فقط دکتر کرو را قابل اعتماد مییابد و مشاهداتش را با او در میان میگذارد. با اینوجود، هر چقدر دکتر کرو به نیروی مرموز کول بیشتر پی میبرد و درگیر آن میشود، اتفاقات غیرمنتظره و حوادث عجیب بیشتری برای هر دوی آنان رخ میدهد…
52- فیلم قطار بازی – TRAINSPOTTING
سال تولید: ۱۹۹۶
کارگردان: دانی بویل
هنرپیشگان: اوان مکگرهگور، یوئین برمر، جانیلی میلر، کوین مکید، رابرت کارلایل، پالین لینچ و کلی مکدانلد
مارک رنتن (گرهگور)، جوان زبر و زرنگ و باهوش و بامزه و گاه، کاملاً بیخیال، قهرمان زمانهٔ ماست. ماجراهای مارک و به اصطلاح دوستانش، جماعتی بامزه، دروغگو، روانی، دزد و معتاد، که به گونهای ناگزیر، بهسوی خود ـ ویرانگری پیش میروند، نمایانگر از هم فروپاشی دوستی و رفاقتشان است. مارک̎، فرصت و بصیرتش را دارد که از چنین سرنوشتی حذر کند ـ ولی آیا این واقعاً نشانگر آن است که زندگی را انتخاب کرده است؟
53- فیلم مرد فیلنما – The Elephant Man
سال تولید: ۱۹۸۰
کارگردان: دیوید لینچ
هنرپیشگان: آنتونی هاپکینز، جان هرت، آن بنکرافت، مایکل النیک، وندی هیلر، فردی جونز، هانا گوردون و جان گیلگود.
لندن، 1884. جراح جوان بلندپروازی بهنام «فردریک تِروِس» (هاپکینز) در یک بازار مکاره، در یکی از چادرهای نمایشی موجود ناقصالخلقهای (هرت) را با عنوان «مرد فیلنما» میبیند و بعدتر او را از گرداننده نمایش میخرد و برای معاینه به بیمارستان میبرد. بالاخره نیز او را بهعنوان یک انگلیسی با نام «جان مریک» به همکارانش معرفی میکند. کمکم نشانههای ذوق و هوش «مریک» آشکار میشود و با پخش شدن شهرتش، «کندال» (بنکرافت) بازیگر مشهور هم به دیدنش میآید. اما شبی با هجوم عدهای برای تماشای او – و دیدن صورت خودش در آینه – این آرامش برهم میریزد. «مریک» میگریزد و دوباره سر از سیرک در میآورد… و بالاخره – در حالی که به شدت بیمار است – نزد «تروس» باز میگردد و پیش از مرگ، ساختن ماکت کلیسای جامعش را تمام میکند.
54- فیلم مهر هفتم – The Seventh Seal
سال تولید: ۱۹۵۷
کارگردان: اینگمار برگمان، برمبنای نمایشنامهای نوشته خودش.
هنرپیشگان: ماکس فون سیدو، گونار بیورنستراند، نیلس پوپ، بیبی آندرسون، بنگت اکروت و گونل لیندبلوم.
قرون وسطا. شوالیهای بهنام آنتونیوس بلکوک (فون سیدو)، از جنگهای صلیبی باز میگردد و از میان سرزمینی طاعونزده، که جادوگران را در آن زنده زنده میسوزانند، میگذرد تا به خانه برسد. در میان آشتفگیهای مذهبی و اخلاقیاش، آنتونیوس با مرگ (اکروت) روبهرو میشود که شنلی سیاه بر تن دارد میخواهد او را به دنیای مردگان ببرد. آنتونیوس، مرگ را به یک مسابقه شطرنج دعوت میکند و قول میگیرد که تا پایان مبارزه، مرگش به تعویق بیفتد، و مرگ هم میپذیرد. طی چند ساعت پس از آن، آنتونیوس با کسانی روبهرو میشود که به خدا اعتقاد ندارند؛ مثلا ملازمش، یونز (بیورنستراند)، و آنانی که ایمان دارند (مثل گروهی بازیگر سیار سرگردان)….
55- فیلم پیرمردها وطنی ندارند No Country for Old Men
نویسنده و کارگردان: ایتن و جوئل کوئن.
بازیگران: تامی لی جونز [کلانتر اد تام بل]، خاویر باردم [آنتون شیگور]، جاش برولین [لولین ماس]، وودی هارلسون [کارسون ولز]، کلی مکدانلد [کارلا جین ماس]، گارت دیلاهانت [معاون کلانتر وندل]، تس هاپر [لورتا بل]، بری کوربین [الیس]، استیون روت [مردی که ولز را اجیر می کند]، راجر بویس [کلانتر ال پاسو]، بث گرانت [مادر کارلا جین].
جون ۱۹۸۰، وست تگزاس. آنتون شیگور مظنون به قتل توسط معاون کلانتر دستگیر می شود. اما در اداره پلیس موفق می شود او را به قتل رسانده و بگریزد. کلانتر اد تام بل که در بازگشت با جسد معاونش روبرو شده، تصمیم دارد تا قاتل را دستگیر کند. همزمان لولین ماس که برای شکار به خارج از شهر رفته با کاروانی از اتومبیل ها در میانه صحرا روبرو می شود.
با نزدیک شدن به کاروان و مشاهده اجساد و اتومبیلی پر از بسته های مواد مخدر، در می یابد که یک معامله بزرگ به خون کشیده شده است. با پرس و جویی از راننده مشرف به موت یکی از اتومبیل ها و تعقیب رد پای بر جای مانده، به مردی زخمی که کیفی پر از دو میلیون دلار همراه دارد، می رسد. تبهکار بر اثر زخمی که خورده، قالب تهی کرده و هیچ مانعی بر سر راه ماس وجود ندارد تا پول ها را تصاحب کند. ماس به خانه بازمی گردد، اما همان شب با تصور این که راننده زخمی زنده مانده و درباره او سخنی بگوید، وی را وادار می کند تا شبانه به سر وقت کاروان قاچاق چیان برود.
اما زمانی که به آنجا می رسد با گروهی تازه نفس روبرو می شود که گویا انتظارش را می کشیده اند. ماس موفق می شود تا از چنگ آنها بگریزد. ولی اتومبیل خود را جا می گذارد و قاچاق چیان از این طریق موفق به شناسایی وی می شوند. ماس در بازگشت همسرش کارلا جین را بیدار و او را با اتوبوس راهی شهری دیگر می کند. خود نیز برای گریز از چنگ قاچاق چیان و شیگور که برای یافتن پول اجیر شده، سر به جاده ها می گذارد. همزمان کلانتر نیز در تعقیب ماجرا به منزل ماس می رسد. شیگور که با کمک سینگال دستگاه ردیابی که درون کیف پول ها تعبیه شده، به هتل محل اقامت ماس دست یافته و بقیه قاچاق چیانی را که قبل از او به هتل رسیده اند، به قتل می رساند. اما خود توسط ماس زخمی می شود. ماس نیز که زخمی شده، از مرز رد شده و به مکزیک می رود. اما کیف را ناچار در پست بازرسی مرزی پنهان می کند. وقتی در بیمارستان مکزیکوسیتی چشم باز می کند، با کارلسون ولز روبرو می شود که از او می خواهد تا پول ها را به وی تحویل داده و جان خود را نجات دهد.
اما ماس امتناع می کند و از بیمارستان می گریزد. شیگور نیز به سراغ ولز رفته و پس از قتل او به سراغ ارباب وی رفته و او را نیز می کشد. کلانتر تام بل نیز که توسط همسر ماس از محل ملاقات شان آگاه شده، تنها برای ختم موضوع به آنجا می رود. اما قاچاق چیان زودتر از او رسیده و ماس را به قتل می رسانند. ولی ماس قبل از مرگ تقاضایی از شیگور کرده است و مدتی بعد شیگور برای کشتن کارلا جین به سراغ او می رود…
56- فیلم ک مثل کین خواهی (V for Vendetta)
کارگردان: جیمز مک تیگ
بازیگران: ناتالی پورتمن، هوگو ویوینگ، استفن ره آ، جان هارت، استفن فرای، تیم پیگات اسمیت
محصول: ۲۰۰۶
در آینده انگلستان، دختری جوان به نام ایوی (ناتالی پورتمن) توسط مردی ماسک پوش، به نام V (هوگو ویوینگ) از یک موقعیت مرگ و زندگی نجات پیدا می کند. V که شخصیتی عمیقا پیچیده دارد، در نگاه اول مودب، پر شور، حساس و روشنفکر به نظر می رسد. مردی که خود را وقف آزادی مردم سرزمینش، که توسط عده ای ارعاب و در واقع برده شده اند، کرده است. وی همچنین تند و تیز، انتقامجو، تنها و خشن است. V در پی آزادسازی مردم انگلستان از فساد و ظلم دولت منحرف، ستم رهبران منتخب مردم را محکوم می کند و آن ها را دعوت به شرکت در پارلمان سایه های پنجم نوامبر، روز فاکس، می نماید. روزی که در ۱۶۰۵ فاکس در تونل زیرین ساختمان پارلمان با ۳۶ بشکه باروت دستگیر شد. وی با همکارانش نقشه ای برای انفجار در واکنش به دولت فاسد خود کشیدند. جاییکه که جیمز آی. فاکس و همراهانش دستگیر شده، و محکوم به چهار شقه شدن گشتند و طرح آن ها برای تعویض حکومت مستبد هیچگاه به نتیجه نرسید. اما V با در بر داشتن روح مبارز نقشه فاکس، پیمان می بندد که در سالروز وی در پنجم نوامبر، ساختمان پارلمان را منفجر کند. ایوی همزمان با پرده برداشتن از گذشتهٔ اسرار آمیز V، به حقایقی نیز در رابطه با خود و دلیل انتخابش برای همراهی V و به ارمغان آوردن آزادی و صلح برای اجتماع وحشت زده و فاسد پی می برد …
57- فیلم جویندگان طلا – THE GOLD RUSH
سال تولید: ۱۹۲۵
کارگردان: چارلی چاپلین
هنرپیشگان: چاپلین، مک سوین، تام مورای، جرجیا هیل، هنری برگمن و آلبرت آستین
در سال ۱۸۹۸، تب طلا همه جا را فرا گرفته است و همه کس برای بهدست آوردن ثروتی بادآورده به آلاسکا روی میآورد. از جمله چارلی (چاپلین)، ولگردی تنها که به زودی با جویندهای دیگر، جیم گندهه (سوین) دوست میشود. از طرفی نیز جرجیا (هیل) را ملاقات میکند، زنی که توجهی به او ندارد و در جشن شب سال نو تنهایش میگذارد. چارلی با جیم گندهه برای کشف طلا رهسپار مناطق دوردست میشود. پس از گذراندن شبی سخت در یک کلبه، در معدن طلا به رویشان باز میشود. چارلی و جیم گندهه که دیگر پولدار شدهاند در بازگشت پیروزمندانه به خانه و کاشانه، جرجیا را ملاقات میکنند. و چارلی، جرجیا را به خبرنگاران بهعنوان نامزدش معرفی میکند.
58- فیلم محله چینیها – Chinatown
سال تولید: ۱۹۷۴
کارگردان: رومن پولانسکی
هنرپیشگان: جک نیکلسن، فی داناوی، جان هیوستن، پری لوپز، جان هیلرمن، دارل زوئرلینگ، دایان لد، روی جنسن و پولانسکی.
لس آنجلس، سال 1937. زنی به «ج.ج. گیتس» (نیکلس)، کارآگاه خصوصی مسائل خانوادگی، مراجعه و ادعا میکند همسرش، «هالیس مالری» (زوئرلینگ)، رئیس منابع آب شهر، با دختری جوان رابطه دارد. وقتی این رابطه رسوا افشا میشود و «هالیس» به قتل میرسد، «گیتس» برای پیگیری ماجرا کنجکاوی بیشتری نشان میدهد؛ هر چند «ستوان اسکوبار» (لوپز) که زمانی با هم در محله چینیها همکار بودهاند، او را از این پرونده برحذر میدارد. «گیتس» درمییابد «اِولین مالری» (داناوی)، همسر «هالیس»، دختر «نوآکراس» (هیوستن) – شریک سابق «هالیس» و طراح سد شهر – است. «گیتس» ارتباط صمیمانهتری با «اِولین» پیدا میکند و شبی پس از تعقیب او پی میبرد که «اِولین»، دختری را که با همسرش رابطه داشته زندانی کرده است. «گیتس» است. «کراس» تأئید میکند که همه این جنایتها – هتک حرمتِ دختر خودش؛ فرستادن زنی که ابتدا به «گیتس» مراجعه کرده و مدعی شده همسر «هالیس» است و کشتن «هالیس» زیر سر او بوده، و «گیتس» را تهدید و ناچار به نشان دادن مخفیگاه «اِولین» در محله چینیها میکند…
59- فیلم M را برای قتل بگیر – Dial M For Murder
سال تولید: ۱۹۵۴
کارگردان: آلفرد هیچکاک
هنرپیشگان: ری میلاند، گریس کلی، رابرت کامینگز، جان ویلیامز، داوسن، لیو بریت، پاتریک آلن و جرج لی.
یک تنیسور حرفهای بازنشسته تونی (میلاند) که متوجه رابطه همسرش، مارگو (کلی) با یک رماننویس جوان هالیدی (کامینگز) شده، تصمیم میگیرد با تهدید همکلاسی سابقش، یک مجرم سابقهدار بهنام لسگیت (داوسن) و به کمک او همسرش را بکشد. قرار است که وقتی تونی با هالیدی برای شام بیرون رفتهاند، لسگیت مارگو را بکشد، اما در عمل، مارگو طی کشمکی لسگیت را میکشد. در اینجا تونی موفق میشود تا نشانههای همدستیاش با لس گیت را از بین ببرد و ماجرا را یک قتل حساب شده جلوه دهد…
60- فیلم گنج سییرا مادره – The Treasure Of The Sierra Madre
سال تولید: ۱۹۴۸
کارگردان: جان هیوستن، برمبنای رمانی نوشته برویک تراون تورسون
هنرپیشگان: هامفری بوگارت، تیم هولت، والتر هیوستن، بروس بنت، بارتن مکلین و آلفرنسو بدویا.
سه جوینده طلا راهی کوههای سییرامادره مکزیک میشوند و پس از گذراندن موانع طبیعی و خطر راهزنان، حرص و تفرقه ثروتشان را بر باد میدهد. هرچند یکیشان به آمریکا بازمیگردد تا زندگی جدیدی را آغاز کند.
این نوشته را هم بخوانید:
معرفی 26 سریال تلویزیونی محبوب و تازه سال 2019 بر اساس آرای IMDB
61- فیلم محاکمه در نورمبرگ – Judgment At Nuremberg
سال تولید: ۱۹۶۱
کارگردان: کریمر
هنرپیشگان: اسپنسر تریسی، برت لنکستر، ریچارد ویدمارک، مارلنه دیتریش، ماکسیمیلیان شل، جودی گارلند، مونتگامری کلیفت، ویلیام شاتنر و اد مکنا.
سال ۱۹۴۸. دان هیوود (تریسی) قاضی آمریکائی به نورمبرگ آلمان میرود تا تعدادی از جنایتکاران جنگی نازی را محاکمه کند. ند لاوسن (ویدمارک)، سرهنگ ارتش، دادستان است و هانس رولف (شل) وظیفه دفاع از متهمان را برعهده دارد. او در دفاعیاتش بر این نکته تأکید میکند که موکلانش صرفاً فرامین هیتلر را اجرا میکردهاند و محاکمه آنان به محاکمه ملت آلمان میماند. هیوود در ساعتهای فراغتش در نورمبرگ میگردد و سعی میکند بفهمد چگونه ملتی با این سابقه تاریخی و پشتوانه فرهنگی دست به چنین جنایتهائی زدهاند…
62- فیلم خون روان خواهد شد There Will Be Blood
کارگردان: پل تامس اندرسون.
بازیگران: دانیل دی-لویس [دانیل پلینویو]، پل دانو [الای ساندی]، کوین جی. اوکانر [هنری]، کیاران هیندز [فلچر]، دیلان فریزیر [اچ. دابلیو. پلینویو]، سیدنی مک آلیستر [مری ساندی]، دیوید ویلیس [ایبل ساندی]، دیوید وارشاوفسکی [اچ. ام. تیلفورد]، کالتون وودوارد [ویلیام بندی]، کولین فوی [مری ساندی بزرگسال]، راسل هاروارد [اچ. دبلیوی بزرگسال].
محصول ۲۰۰۷
سال ۱۸۹۸، نیومکزیکو. دانیل پلینویو در معدن نقره خود سرگرم کار است. اما زمانی که رگه ای از نقره می یابد، در پی سانحه ای پایش می شکند و مجبور می شود تا سینه خیز به شهر برود. سپس چند کارگر اجیر کرده و با خود به معدن می برد.
یکی از کارگران با خود کودک بی مادری همراه دارد. کار روی رگه نقره، تصادفاً منجر به کشف نفت می شود و پلینویو را از یک صاحب معدن تبدیل به مردی دارای چاه نفت می کند. هنگام حفاری پدر کودک در پی سانحه ای کشته می شود و پلینویو بچه را به فرزندی پذیرفته و تام اچ. دابلیو. را به او می دهد. ۹ سال بعد پلینویو هر چند فردی موفق، اما هنوز ثروتمند خرده پا است. تا این که یک شب پسر جوانی به نام پل ساندی به محل کار وی آمده و نشانی منطقه ای نفت خیز در یک ملک خصوصی در کالیفرنیا را به وی می فروشد. پلینویو و اچ. دبلیو. به آنجا می روند و زمین را در ازای ۱۰ هزار دلار از ایبل-پدر پل- خریداری می کنند. اما ایلای برادر دو قلوی پل تنها به شرط ساختن یک کلیسا زمین را قابل واگذاری می داند. ایلای واعظی جوان ولی پر طرفدار است و از این راه قصد دارد تا نفوذ خود را گسترش دهد.
اما پلینویو این شرط را رد می کند. پس از استقرار کارگران و شروع حفاری، پلینویو متوجه می شود که انتقال نفت خام به دلیل نبود خط آهن در محل بسیار گران تمام خواهد شد. تنها راه خریداری زمین های اطراف و کشیدن لوله است. اما یکی از زمین داران به نام باندی حاضر به واگذاری مزرعه خویش نیست. مزاحمت های ایلای نیز مزید بر علت شده و رابطه ای طوفانی میان او و پلینویو برقرار است و کشته شدن کارگری حین حفاری بر دامنه اختلافات آنها دامن می زند.
بالاخره چاه به نفت می رسد، ولی انفجار گاز باعث می شود تا اچ. دبلیو کر شود. مدتی بعد مردی به نام هنری که خود را برادر پلینویو اعلام می کند بر در خانه وی ظاهر می شود. اما دردسر واقعی با از راه رسیدن پیشنهادی مبنی بر خرید زمین و چاه های نفت وی به قیمت ۱ میلیون دلار از سوی دیگر ثروتمندان منطقه آغاز می شود….
63- فیلم گاو خشمگین – Raging Bull
سال تولید: ۱۹۷۹
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
هنرپیشگان: رابرت دِنیرو، کتی موریارتی، جو پشی، فرانک وینسنت، نیکلاس کولاسانتو، ترزا سالدانا و فرانک ادونیس.
سال 1941. «جیک لاموتا» (دنیرو)، مشتزنی رو به ترقی است که در مسابقات میان وزن شرکت کرده است. او فقط در پی بردن مسابقه نیست بلکه به نظر میرسد دوست دارد رقیبش را از بین ببرد. در زندگی خصوصی، او با «ویکی» (موریارتی)، دختری نوجوان رابطه دارد و پس از طلاق از همشر اولش بالاخره با او ازدواج میکند. برادرش، «جوئی» (پشی)، مدیر برنامههایش نیز هست و به اندازه او خشونت دارد. شبی در یک باشگاه وقتی میفهمد یکی از سران مافیا، «سالوی» (وینسنت) به «ویکی» نظر دارد، دعوائی راه میاندازد و دست «سالوی» را میشکند اما بعدتر آشتی میکنند و مافیا کنترل مسابقات «جیک» را در دست میگیرد. حتی او را وادار میکنند تا یک مسابقه را واگذار کند؛ اتفاقی که به کارنامه حرفهای او لطمه میزند. اما سرانجام پس از چندین مبارزه سخت، او در صدر قرار میگیرد. در همین دوره کنترل و نظم زندگیاش را از دست میدهد و گرچه خودش به «ویکی» بیوفائی میکند، اما نسبت به او بسیار حسود میشود و فکر میکند که او با گنگسترهای مافیائی و حتی «جوئی» رابطه دارد. او «جوئی» را به شدت کتک میزند و «ویکی» نیز ترکش میکند. حالا او در باشگاهی پست برنامه اجرا میکند ولی به خاطر دادن مشروب به دختران کم سنوسال به زندان میافتد و در انتها بر صحنه یک باشگاه شبانه درباره زندگی ناموفقش داد سخن سر میدهد.
64- فیلم هزارتوی پان – PAN’S LABYRINTH
سال تولید: ۲۰۰۶
کارگردان: دل تورو
هنرپیشگان: آدریانا خیل، ایوانا باکرو، سرگی لوپس، داگ جونز، الکس آنخولو، ماریبل وردو و مانولو سولو
مادرِ اوفلیا (باکرو)، کارمن (خیل) به تازگی با ویدال (لوپس) سروان بیرحم ارتش ژنرال فرانکو ازدواج کرده است. خیلی زود اوفلیای کوچک، که تازه خانوادهاش در یکی از دهکدههای دورافتادهٔ اسپانیا خانه گرفته، برای فرار از بیرحمیهای ناپدری و وضعیتی که در آن گرفتار شده، باید به گونهای سر خود را گرم کند و از اینرو بیش از پیش در دنیای تخیلی خود غرق میشود. در حالیکه مادر بستری اوفلیا که در انتظار به دنیا آمدن فرزند جدیدش در گوشهٔ خانه افتاده و ناپدری نظامیاش مصمم است تا با قدرت، فرمانهای ژنرال فرانکو را برای درهم کوبیدن چریکهای محلی به مورد اجرا درآورد، دخترک دل به دریا میزند و وارد هزارتوئی میشود که پان (جونز) موجودی افسانهای، بر آن حکم میراند. اوفلیا که با حرفهای پان مجاب شده که همان شاهزاده خانم گمشدهٔ افسانهای است و برای برگشتن به خانهٔ زیرزمینیاش باید سه خوانِ خطرناک را پشت سر بگذارد، دست به کار میشود تا قلمرو از دست رفتهاش را دوباره تصاحب کند و در حالیکه بر روی زمین، مرسدس (وردو)، پیشخدمت خانهٔ ویدال به اتفاق دکتر (آنخولو) مخفیانه توطئه چیدهاند تا انقلاب را زنده نگه دارند، اوفلیا پدر داغدار خود را بازمییابد.
65- فیلم کازینو – Casino
سال تولید: ۱۹۹۵
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
هنرپیشگان: رابرت دنیرو، شارون استون، جو پشی، جیمز وودز، دان ریکلز، آلن کینگ، کوین پولاک و فرانک وینسنت.
سرگذشت یک کازینو در لاس وگاس، چند و چون اداره آن و پشت پرده رابطههای گردانندگانش، بهویژه رابطه ایس (دنیرو)، مدیر کاردان و موفق کازینو با دوست خشن و کنترل ناپذیرش، نیکی (پشی) و همسر ولنگار و غیر قابل اعتمادش، جینجر (استون).
66- فیلم فرار بزرگ – The Great Escape
سال تولید: ۱۹۶۳
کارگردان: استرجس
هنرپیشگان: استیو مکوئین، جیمز گارنر، جیمز کابرن، چارلز برانسن، جیمز دانلد، دیوید مکالم، گوردون جکسن، جاد تیلر، ریچارد آتنبارو و دانلد پلیزنس.
جنگ جهانی دوم. گروهی از اسرای جنگی متفقین در اردوگاهی آلمانی، تصمیم به فرار میگیرند. از بین همه، تنها دو نفر (کابرن و برانسن) موفق به فرار میشوند و بقیه یا کشته میشوند یا دوباره به اردوگاه بازگردانده میشوند…
67- فیلم همه چیز درباره ایو – All About Eve
سال تولید: ۱۹۵۰
کارگردان: جوزف ل. منکهویتس، برمبنای داستان تدبیر اندیشی ایو نوشته مری اور.
هنرپیشگان: بتی دیویس، آن باکستر، جرج ساندرز، سلست هولم، گاری مریل، هیو مارلو، تلما ریتر، مریلین مونرو و گریگوری.
مارگوچانینگ (دیویس)، ستاره پا به سن گذاشته تآتر، یکی از طرفدارانش بهنام ایو (باکستر) را دستیار خود میکند و بهزودی متوجه میشود که زن میخواهد جانشین او شود….
68- فیلم ذهن زیبا – A BEAUTIFUL MIND
سال تولید: ۲۰۰۱
کارگردان: هوارد
هنرپیشگان: راسل کرو، جنیفر کانلی، اد هریس، بل بتانی، آدام گلدبرگ، آنتونی راپ، کریستوفر پلامر و جاد هرش
پروفسور جان فوریس نش جونیر (کرو)، ریاضیدانی درخشان ولی خودپسند و متکبر است. در اوایل سالهای دههٔ ۱۹۵۰، شکی وجود ندارد که پروفسور آیندهٔ درخشانی پیش رو دارد: با آلیشیا (کانلی)، دختری دانشجو ازدواج کرده و در زمینهٔ پایههای نظریهٔ بازی̎، پیشرفتهای چشمگیری کسب میکند که برایش شهرتی بینالمللی به ارمغان میآورد. دیری نگذشته که ظاهراً ویلیام پارچر (هریس) مأمور سیا به سراغش میرود و میخواهد در زمینهٔ فعالیتهای رمزشکنی به کارش بگیرد. اما آشکار است که درک و برداشت نش از واقعیتهای زندگی، با درک و برداشت فردی سالم، فرسنگها فاصله دارد. او در تلاش و تکاپو است تا سلامت عقلش را از کف ندهد و از سوی دیگر، آلیشیا حدس میزند که همسرش به پارانویا و چندگانگی شخصیتی (اسکیزوفرنی) مبتلاست. در حالیکه آلیشیا وفادارانه در کنارش میماند، نش پس از چند دهه دست و پنجه نرم کردن با بیماری، سرانجام میتواند تا حدودی کنترل روح و روانش را به چنگ آورد و در نهایت، پیروزمندانه جایزهٔ نوبل را از آن خود کند…
69- فیلم قصر متحرک هاول – Howl’s Moving Castle
سال تولید: ۲۰۰۴
کارگردان: هایائو میازاکی
فیلمنامهنویس: هایائو میازاکی، برمبنای کتابی نوشتهٔ دایانا وین جونز
صدا: (نسخهٔ اصلی زبان): کریستیان بیل، امیلی مورتیمر، جین سیمونز، لورن باکال، جاش هاچرسن و بیلی کریستال
سوفی (مورتیمور) دختر نوجوانی است که در مغازهٔ کلاهفروشی کار میکند؛ ولی وقتی جادوگری خوشسیما و مرموز به نام هائورو (بیل) دل ازا و میرباید و سپس ساحرهٔ مکار و خبیثی (باکال) او را به پیرزنی نود ساله (سیمونز) تبدیل میکند، آشوب و آشفتگی زندگیاش را فرامیگیرد. سوفی که به سفری پُرفرازونشیب و غیرقابل تصور دست زده تا نفرین را خنثی کند، به قصر سحرآمیز و پرندهٔ هائورو پناه میبرد و در آنجا با مارکو (هاچرسن)، شاگرد هائورو و کالسیفر (کریستال)، شیطانکِ بدخلق و جوشی آشنا میشود. عشق و حمایت سوفی تأثیر زیادی بر هائورو میگذارد و بدین ترتیب است که هائورو به پرواز درمیآید و زندگیاش را به خطر میاندازد تا به برقراری صلح و آرامش در قلمروش کمک کند.
70- فیلم آناند – Anand
سال تولید: ۱۹۷۰
کارگردان: هریشیکش موکرجی
هنرپیشگان: راجش خانا، آمیتا باچان، سومیتا سانیال، جانی واکر و دارا سینگ
«آند» (خانا) که به سرطان مبتلاست، تصمیم میگیرد از باقیمانده روزهای عمرش نهایت لذت را ببرد «دکتر بهاسکار» (باچان) که درمان مراقبت از «آناند» را به عهده دارد کتابی درباره او مینویسد که برنده جایزه ادبی سال میشود. مراسم اهدای جایزه آغازگر روایتی است که سرگذشت «آناند» را از طریق رجعت به گذشته باز میگوید…
71- فیلم آشوب – Ran
سال تولید: ۱۹۸۵
کارگردان: آکیرا کوروساوا
هنرپیشگان: تاتسویا ناکادائی، آکیرا ترائو، جینپاچی نزو، دایسوکه ریو، میکو هارادا، یوشیکو میازاکی، کازوئو کاتو، هیتوشی اوئکی، نوریو ماتسوئی، ماسایوکی یوئی، جون تازاکی، تاکشی نومورا، هیساشی ایگاوا و پیتر (شینوسوکه ایکههاتا).
ژاپن، قرن شانزدهم. «هیدتورا ایچی مونجی» (ناکادائی)، حاکم هفتاد ساله سه قصر در ناحیه اونو، پس از سالها حکومت مستبدانه تصمیم میگیرد از مقام ریاست خاندان خود کنار رود؛ در حالی که میخواهد عنوان سرور بزرگ و سیسامورائی را برای خود حفظ کند. او پدر بزرگش، «تارو تاکاتورا» (ترائو) را بهعنوان رئیس جدید خاندان به جای خود مینشاند و حکومت دو قصر را به دو پسرش «جیرو ماساتورا» (نزو) و «سابورو نائوتورا» (ریو) میدهد. «سابورو» این تصمیم حکومت را به استهزا میگیرد و «هیدتورا» ی خشمگین او را ترک و از ارث محروم میکند یکی از ملازمان، «تانگو هیرایاما» (یوئی) نیز که از «سابورو» طرفداری میکند مورد غضب واقع میشود این ماجراها در حضور دو رهبر خاندانهای همسایه، «فوجی ماکی» (اوئکی) و «آیابه» (تازاکی) که قبلاً «هیدتورا» بر آنها پیروز شده، اتفاق میافتد و هر دوی آنان دخترانشان را برای ازدواج به سابورو پیشنهاد میکنند. سرانجام «فوجی ماکی» که تهدتأثیر جسارت سابورو قرار گرفته، به او پنهاه میدهد و سابورو میپذیرد اما «تانکو» ترجیح میدهد، از دور، در خدمت «هیدتورا» باقی بماند. در کاخ اول همسر مکار «تارو»، «کایده» (هارادا) که در قدیم خانوادهاش به دست هیدتورا قتلعام شدهاند و سالها منتظر انتقام بوده، تارو را تحریک میکنند. تا پدرش را از خود براند. «هیدتورا» ی آزرده از این بیوفائی همراه «دلقکش»، «کیوامی» (پیتر) و افرادش آنجا را ترک میکنند و به قصر دوم میرود. اما جیرو نیز به فرمان تارو، افراد هیتورا را نمیپذیرد و تنها همسر «جیرو»، «سوئه» (میازاکی) که یک بودائی موتقد از خاندان دیگر است (که باز توسط «هیدتورا» قلع و قمع شدهاند)، از هیدتورا استقبال میکند. «تارو»، ملازمی بهنام «اوگورا» (ماتسوئی) را برای در دست گرفتن اوضاع به قلعه سوم میفرستد و در آنجا افراد «ساگورو» با میل و رقبت به سرور خود نزد «فوجی ماکی» میپیوندند…
72- فیلم نابخشوده – UNFORGIVEN
سال تولید: ۱۹۹۲
کارگردان: کلینت ایستوود
هنرپیشگان: ایست وود، جین هاکمن، مورگان فریمن، ریچارد هریس، خائیمس وولوت، سال روبینک، فرانسس فیشر
وایومینگ، سال ۱۸۸۰، گاوچران مستی، خیابانگردی را زخمی میکند. داگت (هاکمن)، کلانتر مستبد شهر، گاوچران و دوستش را بدون مجازات رها میکند. زن و چند تن از همکارانش هزار دلار جمع میکنند تا به عنوان جایزه به کسانی بدهند که بتوانند آن دو را مجازات کنند. اسکافیلد کید جوان (وولوت)، سراغ ویلیام مانی (ایست وود)، خلافکار سابق میرود تا بتواند با کمک هم جایزه را به دست بیاورند. مانی همدست قدیمی خود، لوگان (فریمن) را نیز وارد کار میکند. آنان به شهر میروند و رویاروی داگت قرار میگیرند.
73- فیلم بتمن آغاز میکند – BATMAN BEGINS
سال تولید: ۲۰۰۵
کارگردان: کریستوفر نولان
هنرپیشگان: کریستیان بیل، مایکل کین، لیام نیسن، کِیتی هولمز، گَری اولدمن، کیلیان مورفی، تام ویلکینسن، روتگر هاوئر، کن واتانابه، گاس لوئیس و مورگان فریمن
بروس وین (لوئیس)، تنها فرزند کارخانهداری بشردوست، در دوران کودکی تصادفاً در چاهی پُر از خفاش میافتد و به شدت شوکه میشود. او با احساس عذاب وجدان از قتل پدر و مادرش بهدست یک ولگرد بزرگ میشود و به سن بلوغ که میرسد، خانهٔ قصرمانند خود را ترک میکند تا دربارهٔ جنحه و جنایت در گوشههای پرت شرق آسیا تحقیق کند. مردی ناشناس به نام دوکار (نیسن)، او را از یک زندان وحشتناک نجات میدهد. دوکار̎، مربی خشن و جدی، به شاگرد استثنائیاش یاد میدهد چهطور به عدالت دست یابد و چگونه به چهرهای افسانهای تبدیل شود. بروس خود را شاگردی بالیاقت نشان میدهد و به کشورش برمیگردد تا با فساد فراگیر در گاتهمسیتی مبارزه کند.
نیمی از شهر در چنگ کارمین فالکونی گنگستر (ویلکینسن) است. خبیث̎های دیگر عبارتند از: دکتر جاناتان کرین (مورفی)، روانکاو جوان که در نقش مترسک زندگی دوگانهای دارد و ارل (هاوئر)، که در غیبت بروس̎، گرداندن کارخانه و تشکیلات خانوادهٔ وین را بهعهده گرفته است. بتمن در همان ابتدای کارش جلوی قاچاق محمولهای از مواد مخدر را میگیرد و فالکونی را تحویل پلیس میدهد. یکی از افراد غیرفاسد پلیس، کارآگاه جیم گوردون (اولدمن) است و یکی دیگر از آدمهای قابل اعتماد، ریچل (هولمز)، دوست دوران بچگی بروس̎، دادیار جوان دادستانی که توی ذوقش خورده وقتی متوجه شده بروس ظاهراً یک خوشگذران بیهدف و برنامه است و آرمانی ندارد.
74- فیلم یوجیمبو – Yojimbo
سال تولید: ۱۹۶۱
کارگردان: کوروساوا.
هنرپیشگان: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمورا، کاماتاری فوجیوارا، آیجیرو تونو، ایسوزو یامادا، هیروشی تاچیکاوا، تاتسویا ناکادائی.
سامورائی بدون ارباب و سرگردانی بهنام سانجورو (میفونه) وارد شهر کوچکی میشود که صحنه کشمکش میان دو تاجر بانفوذ (فرجیوارا و شیمورا) و نوچههای آنان است و تمام اهالی در وحشت به سر میبرند. سانجورو از این موقعیت حداکثر استفاده را میکند: به تناوب طرف یکی از دو گروه را میگیرد و دو تاجر را سرکیسه میکند، بیآنکه کمک مؤثری به هیچکدام بکند. با آمدن برادر کوچکتر نوچه یکی از تاجرها، اونوسوکه دست سانجورو را میخواند؛ او راکتک میزنند و حبس میکنند، اما سانجورو میگریزد و در نبرد پایانی، سرنوشت دعوا را برای همیشه یکسره میکند.
75- فیلم راشومون – Rashomon
سال تولید: ۱۹۵۰
کارگردان: آکیرا کوروساوا
هنرپیشگان: توشیرو میفونه، ماچیکو کیو، ماسایوکی موری و تاکاشی شیمورا.
ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزمشکن (شیمورا)، یک مرد عامی، از باران به خرابههای دروازه راشومون پناه میبرند و راهب داستان محاکمهای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف میکند: روایت تاجوماروی راهزن (میفونه) که زنی (کیو) را دیده و او و شوهرش را به جنگل کشانده، به زن هتک حرمت کرده و به اصرار زن، شوهر را طی دوئلی کشته است. روایت زن که راهزن به او هتک حرمت کرده و رفته و او هم به اصرار شوهرش او را کشته است. روایت مقتول (موری) با کمک واسطهای به دنیای ارواح: راهزن به زن هتک حرمت کرده و با هم رفتهاند، و مرد خودکشی کرده است. روایت هیزمشکن: شوهر که حاضر به مبارزه نبوده، به اصرار و با ترس و لرز با راهزن جنگیده و کشته شده است.
76- فیلم جان سخت – Die Hard
سال تولید: ۱۹۸۸
کارگردان: جان مکتیرنان.
هنرپیشگان: بروس ویلیس، بانی بدلیا، رجینالد ولجانسن، پل گلیسن، دِو ورو وایت، ویلیام آترتن، هارت بوچنر، آلن ریکمن و الکساندر گودونوف.
در شب کریسمس، «جان مکلین» (ویلیس)، پلیس نیویورکی به لس آنجلس میآید تا تعطیلات را با «هالی» (بدلیا)، همسرش که از او جدا شده و دو فرززندش بگذراند. عامل اصلی این جدائی، شغل مهمی است که «هالی» به تازگی در اداره مرکزی جدیدالتأسیس یک شرکت ژاپنی (آسمان خراش سر به فلک کشیده در مرکز لس آنجلس) به دست آورده است. «مکلین»، همسرش را در مهمانی شب سال نو که در طبقه سیام ساختمان برگزار میشود، ملاقات میکند. در اینجا گروهی از تروریستها به رهبری «هانس گروبر» (ریکمن)، تبهکار آلمانیالاصل به ساختمان هجوم میآورند، آنجا را تصرف میکنند و تمام مهمانان را به گروگان میگیرند. هدف اصلی آنان نفوذ به سیستم پیچیده گاوصندوق شرکت و ربودن ششصد و هفتاد میلیون دلار اوراق بهادار موجود در آن است. «مکلین» از دست تروریستها میگریزد، خود را به طبقات فوقانی آسمان خراش میرساند و از آنجا نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز میکنند…
77- فیلم مانتی پایتن و جام مقدس – Monty Pyyhon And The Holy Grail
سال تولید: ۱۹۷۵
کارگردان: تری گیلیام و تری جونز
هنرپیشگان: چاپمن، کلیز، گیلیام، آیدل، جونز، پالین و جان یانگ.
سال 932 پس از میلاد «آرتور شاه» (چاپمن) از «سِر بِدوِر» (جونز)، «سِر لانسلوی شجاع» (کلیز)، «سِر گالاهاد» (پالین)، «سِر رابین نه چندان شجاع» (آیدل) و سِری که هرگز نمیبینیم، میخواهد در میز گرد به او بپیوندند؛ اولین هدف آنان کاملات است، ولی به آنان گفته میشود که دنبال جام مقدس بگردند. در نزدیکی یک قلعه فرانسوی، شوالیهای فرانسوی به آنان نیش و کنایه میزند. مورخی مشهور میگوید که شوالیههای میزگرد تصمیم گرفتند تکتک به دنبال جام مقدس بروند و هر کدام با مشکلات زیادی روبهرو میشوند: «سِر رابین» با «شوالیه سهسرِ» پُرحرف روبهرو میشود؛ «لانسلو» دوشیزهای را نجات میدهد، ولی بعدتر میفهمد که او در واقع پسر پادشاه قلعه مرداب است؛ «آرتور» و «بِدِور» به توصیه یک غیبگو، با قربانی کردن یک بوتهزار، شوالیههای «نَه» را آرام میکنند.
در همین بین، پلیس بهدنبال قاتل مورخ مشهور میگردد. بالاخره همه شوالیهها به هم میپیوندند و «تیم جادوگر» (کلیز) آنان را به غاز کاربانوگ راهنمائی میکند تا با هیولائی بجنگند؛ «آرتور» و «بِدِور» از پل مرگ میگذرند و بالاخره وارد مخفیگاه جام مقدس میشوند، ولی روی باروهای قلعه، دوباره شوالیه فرانسوی منتظرشان است. «آرتور» برای نبرد آماده میشود که پلیس سر میرسد، قاتلان مورخ را دستگیر میکند و فیلم ناتمام میماند.
78- فیلم مخمصه – Heat
سال تولید: ۱۹۹۵
کارگردان: مان
هنرپیشگان: آل پاچینو، رابرت دنیرو، وال کیلمر، جان وویت، تام سایزمور، دایان ونورا و ایدی برنمن.
نیل مکالی (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقتهای بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه مخصوص حمل و نقل و اوراق بهادار است. او در کاری که انجام میٔهد. بسیار حرفهای عمل میکند؛ مردی است هوشمند و دقیق که قابلیتهای دزدی خود را در قبال قربانی و تباه کردن زندگی خصوصیاش، بال و پر داده است. وینسنت هانا (پاچینو)، کارآگاهی است لسآنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
در حالی که شرایط زندگی حرفهای مکالی ایجاب میکرده که هیچ گاه به فکر داشتن یک کانون خانوادگی نیفتد، پایبندی هانا به کارش، برعکس، همیشه زندگی زناشوئی او را در معرض فروپاشی قرار داده است: او تا به حالدو بار طلاق گرفته و با همسر سومش نیز زندگی سرد و بیروحی دارد. با وجودی که مکالی آنقدر پول دارد که بتواند خود را بازنشسته کند و طبق برنامهای که در سر دارد به نیوزیلند برود، ولی همانقدر که دنبال پول و منفعت است، شور و هیجان سرقت را نیز دوست دارد، بنابراین نقشهای میریزد تا سرقت آخرش را انجام دهد. در عین حال او با ایدی (برنمن)، زن جوانی آشنا شده که مطمئن نیست به راحتی بتواند از او جدا شود…
79- فیلم محرمانهٔ لسآنجلس – L.A. CONFIDENTIAL
سال تولید: ۱۹۹۷
کارگردان: هنسن
هنرپیشگان: کوین اسپیسی، راسل کرو، کیم بیسینگر، گای پییرس، جیمز کرامول، ران ریفیکین و دانی د ویتو
لسآنجلس، اوایل دهه ۱۹۵۰، شهری که رفتهرفته رونق میگیرد و خود را از شر تصویر یک شهرک پرت و دورافتاده خلاص میکند. بهواسطهٔ رسانهٔ جدید تلویزیون، لسآنجلس را بهعنوان آرمانشهر آینده تبلیغ میکنند و حتی از آن بهمنزلهٔ بهشت روی زمین نام میبرند. این تصویر̎ی است که از این شهر ارائه میدهند. اما واقعیت امر چیزی است کاملاً متفاوت… از خانههای اربابی بزرگ هنکاک پارک گرفته تا کلوبهای شبانهٔ سانست استریپ̎، لسآنجلس شهری است که فساد، زد و بند و روابط پرشور و خطرناک در آن حاکم است…
80- فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی – Indiana Jones And The Last Crusade
سال تولید: ۱۹۸۹
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
هنرپیشگان: هریسن فورد، شان کانری، دنهولم الیوت، آلیسن دودی، جان ریس دیویز، جولیان گلاورز، ریور فینیکس، مایکل برن، رابرت ادیسن و ریچارد یانگ.
«ایندیانا جونز» جوان (فینیکس)، با جسارت و شهامت با یک قطعه تاریخی ارزشمند فرار میکند و نمیگذارد که آن قطعه به دست یک مجموعهدار بیفتند. اما در نهایت پس از تعقیب و گریزی پر هیجان مجبور میشود قطعه را به صاحبان قانونیاش باز گرداند… سالها بعد او (فورد) پرفسور باستانشناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزهها میجنگد. مجموعهداری ثروتمند، «والتر» (گلاورد) به او میگوید که پدرش «دکتر جونز» (کانری) متخصص قرون وسطی در میانه جستجو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و «ایندی» سعی میکند با دنبال کردن سر نخهائی که از یادشتهای پدرشاش به جا مانده جای او را پیدا کند. او و همراهش، «مارکوس برودی» (الیوت) به ونیز میروند و در آنجا «دکتر السا اشنایدر» (دودی) آن دو را به یک مقبره میبرد «جونز» موفق میشود سر نخ گمشده محل جام را پیدا کند ولی بعدتر مجبور میشوند از دست گروهی فرار کنند.
او میفهمد که پدرش به دست نازیها اسیر شده پس همراه «السا» به قلعه آلمانیها میرود و پدرش را نجات میدهد. اما در این جا در مییابد که «السا» و «والتر» از طرفداران نازیها هستند. و یادداشتهای «دکتر جونز» را به برلین فرستادهاند؛ با این وجود پدر و پسر موفق به فرار میشوند در این بین «برودی» که به خاورمیانه و نزد «سلا» (ریسدیویز) رفته، به دست نازیها که همراه «السا» و «والتر» به صحرا آمدهاند، اسیر میشود اما «جونزها» سرمیرسند و در محل معد جام، معلوم میشود تنها «ایندی» و پدرش آگاهی لازم برای عبور از سه مانع مرگبار جام، معلوم میشود تنها «ایندی» و پدرش آگاهی لازم را برای عبور از سه مانع مرگبار در راه رسیدن به جام دارند. «والتر» که «دکتر جونز» را به شدت مجروح کرده و تنها راه زنده ماندنش نوشیدن از جام مقدس است، «ایندی» را وادار میکند تا او را با خود نزد جام ببرد.
آنان با آخرین جنگجوی صلیبی روبهرو میشوند که میخواهد آنان «جام» واقعی را از میان صدها جام، مشابه تشخیص دهند. «السا» به عمد جامی اشتباهی را به «والتر» میدهد که با نوشیدن از آن میمیرد ولی جام واقعی را به ایندی میدهد که به این ترتیب سلامت پدرش را باز میگرداند. با وجود توصیه جنگجوی صلیبی برای خارج نکردن جام از معبد، «السا» و دیگر نازیها این کار میکنند و همه کشته میشوند حالا ایندی، «دکتر جونز» «برودی» و «سلاح» در غروب دور میشوند.
قلعه متحرک هاول درسته نه چیزی که نوشتید
تازه انگلیسیشم اشتباهه
اون یکی هم پیدا کردن نمو یا در جستجوی نمو هست
عالی بود جناب دکتر، ممنون، این ترتیب بر اساس چه سایت یا منبعی هست؟ ?
imdb و دخالت دادن ترجیح شخصی