فیلم ینتل – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Yentl (1983)
کارگردان : باربارا استرایسند
فیلمنامهنویس : جک رُزنتال و استرایسند، برمبنای داستان کوتاهی نوشته آیزاک باشویس سینگر.
فیلمبردار : دیوید واتکین.
آهنگساز(موسیقی متن) : میشل لوگران.
هنرپیشگان : استرایسند، مندی پاتینکین، ایمی اروینگ، نیهمایا پرسوف، استیون هیل، آل کوردیونر، روت گورینگ، دیوید دِ کیسر، برنارد اسپیر و مری هنری.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۴ دقیقه.
لهستان، سالها پیش «ینتل» (استرایسند)، زنی جوانی که تصمیم گرفته است به تحصیل شریعت یهود بپردازد، بر مزار پدرش دعای «کادیش» میخواند و به آئین نیاکانش پشت پا میزند. او که نمیخواهد زنی خانهدار باشد، موهایش را کوتاه میکند، به شیوه پسرها لباس میپوشد و میرود تا به «یشیوا» (مدرسه دینی یهودیان) راه یابد. در نوشگاهی با دو طلبه «یشیوا»، «شیمل» (کوردیونر) و «آویگدور» (پاتینکین) آشنا میشود. «آویگدور» – که بسیار جلب «ینتل» شده – و «شیمل» تصمیم میگیرند دوست تازهشان را – که خود را «آنشول» مینامد – به «خاخام زالمان» (دِ کیسر) معرفی کنند.
«ینتل» پس از آنکه شبی سخت را در کنار «آویگدور» سپری میکند، با پرسشهای مکرر از خاخام و جلب توجه او، به «یشیوا» راه مییابد. «ینتل» و «آویگدور»، همدم یکدیگر میشوند و هر هفته با هم به خانه «هاداس» (اروینگ)، نامزد «آویگدور»، میروند. خانواده «هاداس» پس از آنکه در مییابند «آویگدور»، خودکشی برادرش را – نوعی ترلزل خانوادگی – از آنان پنهان کرده، به نامزدی آن دو پایان میدهند. اما «آویگدور» با اصرار از «ینتل» میخواهد که به جایش با «هاداس» ازدواج کند؛ تا شاید به این ترتیب بتواند نزدیک محبوبهاش باشد.
«ینتل» و «هاداس» به عقد هم در میآیند، اما پس از مدتها به تعویق انداختن مراسم عروسی، «ینتل» ناگزیر به اعتراف واقعیت و افشای جنسیت خود نزد «آویگدور» میشود…
فیلمی موزیکال برمبنای داستان کوتاهی از سینگر که خود او از نحوه برگردان سینمائیاش اظهار نارضایتی میکند. فیلم بالقوه درام جذابی است اما استرایسند توانائی لازم را برای پرداخت تصویری ندارد. با این همه، او برای ایجاد ارتباط میان اپیزودها و آشکار کردن افکار شخصیتها از ترانههائی استفاده میکند که به شکل دقیقی انتخاب و به کار گرفته شده است. پاتینکین و اروینگ بهرغم اینکه در بسیاری از صحنهها تحتالشعاع استرایسند قرار میگیرند، حضور مؤثری دارند.