پیشنهاد فیلم زندانی (فیلم 1955) با بازی الک گینس و جک هاوکینز
این روزها مجبوریم به سبب وضعیت اینترنت همه کارهای آنلاین خود را تا ساعت 5، آن هم نصفه و نیمه انجام بدهیم.
به همین خاطر خواستم فیلمی به شما پیشنهاد کنم که شاید به سبب نداشتن زیرنویس و دوبله (دست کم من پیدا نکردم) و نیز تئاتریکال بودن، حوصله نداشته باشید و یا نتوانید دانلود کنید. (چه بد که تعدادی زیادی از فیلمهای قدیمی مظلوم هستند و ما به جای تلاش برای دیدن آنها وقتمان را سرف دیدن فیلمهای کممایه کنونی میکنیم.)
زندانی یک فیلم روانشناختی سیاه و سفید بریتانیایی محصول 1955 به کارگردانی پیتر گلنوئل و بر اساس نمایشنامه بریجت بلند است.
بازیگران این فیلم الک گینس و جک هاوکینز هستند
داستان فیلم در سالهای پس از جنگ، در یک کشور اروپای شرقی بینام میگذرد، جایی که استبداد کمونیستی اخیراً جایگزین استبداد نازیها شده است (احتمالاً آلمان شرقی).
یک کاردینال ( الک گینس ) به دروغ متهم به خیانت میشود. کاردینال زمانی که با نازیها مخالفت میکرد در برابر شکنجه مقاومت کرده بود، بنابراین رژیم میدانست که نمیتواند از زور برای وادار کردن او به اعتراف دروغ استفاده کند. بازجو ( جک هاوکینز )، یکی از همکاران قدیمی کاردینال بود اما اکنون در مقام یک کمونیست، وظیفه دارد او را متقاعد کند تا اعتراف عمومی کند. او قصد دارد این کار را با تضعیف اطمینان کاردینال در درستی مقاومتش در برابر دولت انجام دهد.
بخش بزرگی از داستان به گفتگوهای روزانه بین کاردینال و یک زندانی دونپایه ( ویلفرد لاوسون ) اختصاص دارد که برای او غذا میآورد. آنها درباره دین و سیاست فلسفه میکنند.
در ابتدا بازجو هیچ پیشرفتی نمیکند. این باعث میشود که مقامات دولتی بیتاب شوند و سعی کنند کاردینال را با شواهد جعلی فریب دهند. کاردینال به راحتی قادر به مقابله با این تلاشهای ناشیانه است که باعث تحقیر دادستانهایمیشود.
بازجو از محرومیت از خواب، پرسشهای بیامان، و ناراحتی عمدی الگوهای غذا خوردن و خواب/بیداری کاردینال برای تضعیف او استفاده میکند. او سرانجام کاردینال را میشکند و به او نشان میدهد که از روی خودخواهی و غرور و برای فرار از فقر دوران کودکی خود کشیشی شده است، نه از روی خوبی، فضیلت یا خیرخواهی، که همه (از جمله خود کاردینال) همیشه به آن معتقد بودهاند.(تله شناخته شده امتحانپسداده تو و جامعهات لایق چیزی هستید که بر شما میگذرد، همه تان پست و متقلب و دزد هستید و شما را چه به داشتن اندیشههای بزرگتر از قوارهتان!)
کاردینال برای پاک کردن گناه خود، در محاکمه نمایشی که بعد از آن انجام میشود، به هر دروغی که به آن متهم میشود اعتراف میکند، اما به جای دادگاه، از خدا طلب بخشش میکند.
پس از این، بازجو درباره تأثیر احتمالی این موضوع بر مردم بحث میکند، کاردینال آزاد میشود تا با جمعیتی ساکت و گیج مواجه شود. این کار برای جلوگیری از شهادت او انجام میشود.
داستان فرعی درباره یک نگهبان جوان ( رونالد لوئیس ) است که عاشق زنی متاهل (ژانت استرک) است که میخواهد کشور را ترک کند و به شوهرش بپیوندد.
گفته میشود که شخصیت کاردینال بر اساس یک کاردینال کروات آلویسیوس استپیناک (1898-1960) ساخته شده بود که در یک دادگاه نمایشی در کرواسی متهم بود (در نتیجه شباهتها، فیلم تا زمان سقوط دولت کمونیستی در یوگسلاوی قابل نمایش نبود). بعضی هم میگویند که این شخصت بر اساس کاردینال مجارستانی یوزف میندزنتی (1892-1975)، که در مجارستان متهم شد.
جالب است که برداشتهای مختلفی از این فیلم شد. . برخی در ایرلند آن را “طرفدار کمونیست” میدانستند. در حالی که در فرانسه، جایی که نمایش فیلم در کن ممنوع بود، به این فیلم برچسب “ضد کمونیست” داده شد. به همین ترتیب از جشنواره فیلم ونیز به دلیل شدت ضدکمونیستی بودن آن ممنوع شد.. برخی در ایتالیا آن را «ضد کاتولیک» میدانستند، اما با وجود این، از دفتر بینالمللی سینمای کاتولیک جایزه دریافت کرد و کاردینال گریفین از آن تقدیر کرد.
نیویورک تایمز « زندانی » را «درامی تلخ و گیرا» نامید که اتفاقاً یک فیلم سینمایی به همان اندازه افشاگر استفیلمی که شما را به لرزه در میآورد و فکر میکنید.
الک گینس در نقش کاردینال
جک هاوکینز در نقش بازجو
ویلفرد لاوسون در نقش زندانبان
کنت گریفیث در نقش منشی
ژانت استرک در نقش دختر
رونالد لوئیس در نقش نگهبان
ریموند هانتلی در نقش ژنرال
مارک دیگنام به عنوان فرماندار
جرارد هاینز در نقش دکتر